خيلي چيزهاست که بايد بدانيم و نميدانيم. خيلي چيزهاست که با وجود اينكه نميدانيم، به آنها فکر هم نميکنيم. ”قانون“ يکي از آن چيزهايي است که تا وقتي به گرفتاري دچار نشدهايم به فکرش نميافتيم. اما متاسفانه آن زمان چنان عصبي و درماندهايم که فقط ميخواهيم از مهلکه بيرون بياييم. پس باز فقط به قوانيني فکر مي کنيم که به خاطر دردسرهايي که دچار شدهايم به ناچار آنها را شناختهايم.